سد بخشآباد؛ تحمیل وضعیت آخرالزمانی بر حوزه تمدنی سیستان
حوضه آبریز هیرمند شامل سرشاخههای هیرمند، فراهرود، هاروت رود، خوسپاس و خاشرود، تمدن شهرسوخته را رقم زده و موجب استمرار حیات انسانی و تمدنی تا به امروز شده است. میزان آورد رودخانه هیرمند، تغییر طبیعی مسیر رودخانه حاصل از سیلاب و ... موجب شده که در بازه های زمانی مختلف شاهد جابه جایی جمعیت حول محور رودخانه هیرمند و دریاچه هامون باشیم، اما رویکرد هیدروپلیتیک افغانستان در دوره جمهوریت و حتی در دوره طالبان، علاوه بر توسعه مبتنی بر کشاورزی، مهندسی اجتماعی یا به روایتی گسترش و پراکنش پشتون ها را دنبال می کنند و این امر باعث شده که مسیر طبیعی رود هیرمند را برخلاف کنوانسیون های بین المللی به سمت شوره زار گودزره تغییر دهند تا حوزه تمدنی سیستان زیر تلی از ماسه مدفون شود.
سد بخشآباد؛ برای سیستان خیلی زود دیر میشود
سد بخشآباد طی چند ماه آینده با سرمایه گذاری ترکیه، کمک های سازمان ملل و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس بر روی رودخانه فراه تکمیل خواهد شد و شرایطی گرد و غبار سیستان را به قدری اسفناک میکند که باید به شرایط کنونی سیستان که گاهی اوقات به عنوان آلوده ترین شهر جهان مطرح می شود، غبطه بخوریم.
وزیر کشور: طرف افغان قول داده سهم ایران را پرداخت کند
وزیر کشور با تاکید بر اهمیت پرداخت حقابه ایران از هیرمند توسط طرف افغانستانی، عنوان کرده که "با پیگیری های انجام شده طرف افغان قول داده سهم ایران را پرداخت کند." این در حالیست که استراتژی افغانستان؛ کنترل آب های سطحی حوضههای آبریز مشترک، مهندسی اجتماعی و استفاده ابزاری از آب در حوزه سیاسی و اقتصادی است.
دیپلماسی عمومی راهکار مقابله با سدسازیهای افغانستان
دستگاه دیپلماسی ایران برای مقابله با سدسازیهای افغانستان و رویکردهای هیدروپلیتیکی این کشور ابزارهای متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و حقوقی در اختیار دارد که به دلیل عدم تعریف درست استراتژی افغانستان و ضعف دفتر رودخانههای مرزی طی بیش از یک دهه اخیر، علی رغم ابزارهای فوق؛ سدهای افغانستان یکی پس از دیگری به بهرهبرداری میرسند و دستگاه دیپلماسی صرفا نظاره گر است و به یک یادداشت اعتراضی و سخنرانی سخنگوی وزارت امور خارجه بسنده کرده است.
هیرمند تا آمودریا، تحتتأثیر سیاستهای آبی طالبان/ افغانستان با منابع آبی همسایگان چه میکند؟
یک پژوهشگر حوزه آب با اشاره به به مخاطرات توسعه ناپایدار توسط افغانستان و ترکیه اظهار داشت: هرچند خطرات پروژه گاپ و دیگر ابرپروژههای سدسازی ترکیه که باعث افزایش هر چه بیشتر مشکلات محیط زیستی برای غرب و شمال غرب کشور خواهد شد را نباید نادیده گرفت، اما حالا مدتهاست از هامون تا آمودریا، تحتتأثیر سیاستهای آبی طالبان یا از بین رفته و یا در حال نابودی است. بطور مثال احداث طرحهای توسعه مختلف مانند سد پاشدان، مانعی جدید برای رسیدن آب به سد دوستی است.
ایران تسهیل کننده سدسازی افغانستان!
سیمان یکی از عمده کالاهای صادراتی به افغانستان از پایانه های مرزی میلک، ماهیرود و دوغارون بوده و هست که غالبا در زمینه سدسازیهای افغانستان مصرف می شود، علی رغم احداث سدها و سازه های آبی متعدد بر روی رودهای مشترک فرامرزی میان افغانستان و ایران (هیرمند، فراه، خاشرود و هریرود)، اما صادرات سیمان به افغانستان کماکان ادامه دارد.
سد بخش آباد آخرین تیر ترکش افغانستان برای نابودی تالاب هامون / سدسازیهای افغانستان را از طریق ستاد حقوق بشر قوه قضائیه پیگیری می کنم
رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس گفت: با توجه به طبق مصوبه مجمع عمومی سازمان ملل، حقوق زیست محیطی در دسته حقوق بشر قرار گرفته و پیامدهای زیستی رویکرد هیدروپلیتیکی افغانستان مصداق نقض حقوق بشر است، بنابراین از طریق ستاد حقوق بشر قوه قضائیه این موضوع را پیگیری خواهیم کرد.
تکمیل سد بخش آباد پایان سیستان را رقم میزند
رویکرد هیدروپلیتیک افغانستان در حوضههای آبریز مشترک ایران و افغانستان( هیرمند و هریرود) در مواجهه با رویکرد منفعلانه دیپلماسی آب ایران، امنیت آبی ایران را به مخاطره انداخته و به تدریج عرصه را تنگ تر می کند؛ پس از بند کمال خان روی هیرمند و سد پاشدان روی هریرود، احداث سد بخش آباد بر روی فراه رود شرایطی را پدید خواهد آورد که بازگشت به وضعیت اسفناک کنونی سیستان را آرزو کنیم.
عمق استراتژیک ایران در افغانستان و پاکستان
به دلیل دستخوش تغییر قرار گرفتن تمامیت ارضی ایران در تاریخ معاصر به دلیل قراردادهای بین المللی و ضعف اقتصادی و نظامی حکومت ها در برابر کشورهای صنعتی و همچنین وجود جمعیت غالب شیعه در کشور، ایران را در شرایطی قرار داده تا در کشورهای همسایه اش عمق استراتژیک قومی و مذهبی داشته باشد. محور این یادداشت بررسی ظرفیت و شرایط عمق استراتژیک ایران در افغانستان و پاکستان است.
اقوام سرمایه ایران هستند
در تاریخ معاصر ایران به دلیل نیاز کشورهای غربی به منابع شرق برای توسعه و کسب ثروت و در دسترس داشتن منابع مادی از قبیل تکنولوژی، ارتش مدرن و ... به استعمار سرزمین های شرقی دست میزدند، گاه برای حفظ مستعمرات ترکیب ژئوپلیتیک کشورها را دستخوش تغییر می دادند، در این میان بی کفایتی حاکمان سرزمین و ضعف نظامی کشورها نیز مزید بر علت می شد. تجزیه ایران موجب شد که بسیاری از اتباع ایرانی در چهار گوشه ایران از مام میهن جدا شوند و اکنون در یک جغرافیای سیاسی جدید مشغول زیستن هستند.