قطع ارتباط نسل جوان با گذشته فرهنگی
قطع ارتباط نسل جوان با گذشته فرهنگی
به دلیل نبود ساختارهای فرهنگی و فاصله گرفتن از روزهای طلایی فرهنگی و هنری، نسل جوان رابطه خود را با فرهنگ این سرزمین از دست داده و در یک بلاتکلیفی فرهنگی به سر می برند. این محدود به سیستان نبوده و در بلوچستان هم این بلاتکلیفی نسبت به گذشته و آینده وجود دارد.

وقتی اوضاع بغرنج تر می شود که می بینیم رابطه نسل جوان با دولت هم قطع شده و دیگر به برنامه ها و تبلیغات فرهنگی و معرفی مدل زندگی باور ندارند. بحران اقتصادی و گرفتار شدن جوانان برای تامین معیشت بر شدت این خودباختگی فرهنگی افزوده است.
سیستان مهد اسطوره ها و تاریخ پرشکوه پهلوانی ایران زمین است و در بلوچستان افسانه ها و لیکوها نشان از قدمت فرهنگی این مردم دارد. قطع رابطه نسل جوان با گذشته پرشکوه و سردرگمی در انتخاب راه و روش زندگی، خطر اشاعه بحران هویتی را شدت می بخشد.
در گذشته در هر کوی و برزن و حتی در سر خیابان های شهر و روستا و هنگام تجمع های شبانه برای تفریحات و سرگرمی های رایج در هر منطقه، نقطه اتصال آن ها فرهنگ بود. همان بازی های بومی و محلی خود نمونه ای از فرهنگ گذشتگان بود که به میراث مانده بود.
اکنون با فاصله گرفتن از مدل زندگی قدیمی و عدم تدبیر برای جایگزینی ابزارها و امکانات مدرن برای حفظ دستاوردهای فرهنگی گذشته، جوانان خود را بی تاریخ می بینند و درک عمیقی از مدل زندگی اجداد خود ندارند و اگر هم افتخارات سرزمینی خود را در مجادلات روزانه به زبان می آورند با تمام وجود آنرا درک نکرده اند.
این بحران هویتی مختص استان سیستان و بلوچستان نیست که انگشت اشاره را به سوی شخص مشخصی نشانه رویم. بخشی از آن از نبود برنامه مشخص فرهنگی توسط دولتمردان است که گریبانگیر جوانان این استان هم شده و بخشی از آن محصول افزایش رسانه های مختلف در جهان و تبلیغ و به نمایش گذاشتن انواع مدل زندگی ها در چهار سوی جهان است. وقتی کشوری با تاریخی چون ژاپن با آن همه سنت های کهن، خود را با مدل زندگی سرمایه داری همراه می کند یعنی راه گریزی وجود ندارد و تغییرات غیرقابل اجتناب است. تفاوت مردم ژاپن با سایر جوامع در آنست که قبل از آنکه مردم در تقابل با دنیای جدید دچار خودباختگی فرهنگی شوند خود به اصلاح ساختار فرهنگی مبادرت ورزید و تغییرات به تدریج اتفاق افتاد. امروز ژاپنی ها علیرغم ظاهر برگرفته از نظام سرمایه داری غربی، بسیاری از آیین کهن خود را در رفتار و گفتار و زندگی روزمره خود حفظ کرده و روح ژاپن قدیم را می توان در امروز آنها مشاهده کرد.
در کشورهای نیمه توسعه یافته و دارای تاریخ و سنت های محکم مبتنی بر دین ، بازتعریف فرهنگ قابل پذیرش نبود و عملا با تبلیغات غیرقابل باور اقدام به ترویج مدل زندگی کردند که درصد محدودی در جامعه آنگونه زندگی می کردند و از سوی مردم و به ویژه جوانان مورد پذیرش واقع نشد. در واقع از گذشته بریده و در حال وامانده شدند. راه برون رفت از این بحران در دست دولتمردان است تا با تدوین برنامه های فرهنگی مبتنی بر واقعیت از استیصال هر چه بیشتر جلوگیری کنند. محدودیت در سینما، نمایش ، شعر و داستان و حمایت از محصولاتی با نگرشی مشخص باعث شده تا جوانان برای دیدن و شنیدن مدام به محصولات آنسوی مرز رجوع کنند. عدم تنوع در تولید محصولات فرهنگی رابطه جوانان را با فرهنگ سرزمین مادری محدود کرده است و زمینه پریشانی فرهنگی را کلید زده است.
سلطانعلی عابدی