دشت سیستان فاقد سفره آب زیرزمینی است، از دیرباز در زمان خشکسالی، در منطقه برای رفع مشکلات شرب و کشاورزی، اقدام به حفر چاهک می کردند، اما با توجه به رویکردهای هیدروپلیتیکی افغانستان که موجب انحراف سیلابهای حوضه آبریز هیرمند شده، تغذیه آب های زیرسطحی، دشوار به نظر می رسد، بنابراین برداشت بی رویه آب های زیرسطحی در قالب حفر چاهک، اوج بی تدبیری است.
این چاهک ها با رویکرد لزوم حفظ وضع موجود کشاورزی و ماندگاری مردم در منطقه، ایجاد درآمد و اشتغالزایی بهرهبرداران کشاورزی، حفر می شود، اما غافل از اینکه پوشش گیاهی دشت سیستان و بستر تالاب هامون، از آب های زیر سطحی تغذیه می کنند و کاهش و یا اتمام سطح این ذخایر، در میان مدت باعث از بین رفتن کامل پوشش گیاهی، سست شدن استحکام بافت خاک (فرسایش خاکی)، متعاقب آن افزایش چشمگیر گرد و غبار در منطقه خواهد شد و یک فاجعه زیست محیطی را به وجود خواهد آورد.
مادامی که روستاهای سیستان با کمبود آب شرب مصرفی مواجه هستند و در صورت عدم دریافت حقابه، به زودی ذخایر چاه نیمه به اتمام می رسد، بهره برداری از آب های زیر سطحی و تعریف پروژههای کشاورزی در این بازه زمانی، منطقی نیست.
با توجه به بافت خاک سیستان، اراضی کشاورزی غالبا به روش غرقابی آبیاری می شود، بنابراین کشاورزی سنتی در منطقه، فاقد صرفه اقتصادی است. اگر در سیستان، زیرساخت گلخانه های مدرن ایجاد می شد، بهره برداری از آب های زیرسطحی برای احیای این نوع کشاورزی، قابل تامل بود، اما کشاورزی به روش سنتی، نظر به شرایط بحرانی منطقه، آسیب های جبران ناپذیری به منطقه وارد می کند.
جهاد کشاورزی سیستان و بلوچستان در سال جاری برای حفظ وضعیت موجود کشاورزی، اقدام به حفر ۵۰۰ حلقه چاهک در منطقه سیستان کرده که امروز طی مراسمی، ۳۰۰ حلقه چاهک به بهره برداری رسیده، حفر ۳۰۰ حلقه چاهک دیگر نیز، جز برنامه های این سازمان در سیستان تعریف شده است!
سکوت سیاستگذاران آبی استان در قبال فعالیت های سازمان جهاد کشاورزی، پذیرفته نیست، ایا چنین طرح هایی، پیوست زیست محیطی ندارد؟
متاسفانه نهادهای علمی، پژوهشگاه زابل، رسانه های محلی و سازمانهای مردم نهاد حوزه محیط زیست، تا کنون نسبت به رویکردهای نادرست سازمان های بهره بردار،سکوت پیشه کردند.