افغانستان؛ رانت و مافیای آب!
افغانستان؛ رانت و مافیای آب!
نظر به افشاگری های مدیرکل روابط عمومی راه آهن کشور در خصوص رویکرد کاظمی قمی در قبال کنسرسیوم ریلی افغانستان، آیا این تئوری به ذهن متبادر نمی شود که گل به خودی های کاظمی قمی در حوزه دیپلماسی رسانه و تحریک احساسات ملت افغانستان برای طولانی شدن تنش آبی سیستان رخ داده تا وزارت نیرو بتواند از سیستان بسان یک بیمار در حال موت بهره گیرد تا از این طریق احساسات نظام را برای تامین اعتبار کردن طرح های آبی تحریک کند؟

عملیات آبگیری بند کمال خان بهمن ماه سال ۹۹ آغاز شد و چهارم فرودین سال ۱۴۰۰ با حضور اشرف غنی، رئیس جمهور فراری افغانستان به بهره‌برداری رسید. سامانه انحرافی این بند به گونه طراحی شده بود که حتی در زمان ترسالی بدون اراده حکام افغانستان یک قطره آب به سمت ایران جاری نشود و غالب سیلاب رودخانه هیرمند برای تحقق اهداف حاکمان افغانستان در راستای مهندسی اجتماعی به سمت شوره‌زار گودزره منحرف شود.

کارشناسان متعددی از اواسط دهه ۹۰ نسبت به پیامدهای بند کمال‌خان هشدار دادند، اما این بند در سایه ضعف کمیساران آب هیرمند تکمیل و به بهره برداری رسید.‌ پس از تسلط گروه تروریستی طالبان بر افغانستان شاهد فصل جدید روابط دولت سیزدهم و طالبان بودیم. ایران در حالت دفاکتو بدون اخذ امتیاز یا تضمین برای گرفتن حقابه کشور از رودخانه هیرمند، سفارت افغانستان در تهران و چندی بعد علی‌رغم اعزام عناصر نامطلوب در قالب دیپلمات از سوزی وزارت خارجه طالبان، کنسولگری این کشور در کلانشهر مشهد را به این گروه واگذار کرد. پس از روی کار آمدن طالبان، حسن کاظمی قمی به عنوان نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان و بعدتر به عنوان سرپرست سفارت ایران در کابل منصوب شد و با تشدید بحران آب و مناقشه آبی میان دو کشور در سایه ناکارآمدی متولیان مذاکرات حقوقی، در زمینه مذاکرات سیاسی و حقوقی نقش محوری ایفا کرد و بر خلاف سفیران پیشین ایران در مصاحبه ها و نشست های خبری به مباحث هیدرولوژی می پرداخت.

چندی پیش مدیرکل روابط عمومی راه آهن ایران در قالب یک رشته توییت پیرامون شائبه رانت در مناسبات ریلی ایران و افغانستان علیه کاظمی قمی افشاگری کرد. این مقام رسمی وزارت راه و شهرسازی نوشت: چرا آقای کاظمی قمی مانع شکل‌گیری روابط طبیعی و قاعده مند راه آهن های دو کشور ایران و افغانستان شده است و مانع رسیدن مکاتبات راه آهن ایران به راه آهن افغانستان شده است؟ مدیرعامل کنسرسیوم ریلی افغانستان چه نسبت فامیلی با آقای کاظمی قمی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در افغانستان دارد که بدون حتی یک روز سابقه ریلی به این مسئولیت گماشته شده است؟ چرا این کنسرسیوم تحت حمایت آقای کاظمی قمی، حاضر نیست به مقررات معمول سیر و حرکت راه‌آهن و صادرات و واردات ریلی ( مانند آنچه بین ایران و بقیه کشورهای همسایه وجود دارد) تن دهد؟ آیا حرکت قطار بر روی خطوط راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران بدون مجوز و حتی داشتن بارنامه، تخلف محرز از قوانین کشور نبوده و شائبه قاچاق کالا ندارد؟ این شرکت خصوصی در مراوداتش با راه‌آهن افغانستان اصرار دارد و به دروغ خودش را نماینده دولت ایران معرفی کند در حالی که چنین امری بارها تکذیب شده است؟! با توجه به سوالات بالا، بوی رانت، انحصارطلبی و احیاناً فساد از کنسرسیوم شنیده نمی‌شود؟ و اگر دیوار کنسرسیوم بخواهد همینطور کج و مبتنی بر رانت و لابی بالا بیاید، آیا نباید برای آینده مراودات ریلی ایران و افغانستان نگران بود؟

این افشاگری مدیرکل روابط عمومی راه آهن کشور در حالی رخ داده که گل به خودی های کاظمی قمی در حوزه دیپلماسی رسانه، بهانه ای برای عدم واگذاری حقابه هیرمند از جانب طالبان و متعافب آن تشدید بحران آب در سیستان شده است.

اواخر دی ماه سال ۱۴۰۰ سیلابی از بند کمال‌خان به سمت پایین دست بند و به سمت مرز ایران رها شد، در اقدامی خارج از عرف دیپلماسی رسانه، مقامات استانی و برخی از نمایندگان به نقل از نماینده رئیس جمهور در امور افغانستان، بدون در نظر گرفتن حساسیت ملت افغانستان در قبال آب، مصاحبه های متعددی انجام دادند که باعث تحرک عوامل حکومت دوره جمهوریت در شبکه‌های اجتماعی شد که از شرایط به وجود آمده بهره ببرند و طالبان را به آب فروشی و خیانت برای به رسمیت شناخته شدن توسط ایران متهم کنند؛ فشار افکار عمومی موجب بسته شدن دریچه های بند کمال‌خان شد، اما انتظار می رفت که چنین سناریویی تکرار نشود.

نیمه مرداد ماه سال ۱۴۰۱ سیلابی خارج از کنترل طالبان، وارد دشت سیستان شد؛ مدت زمان کوتاهی نگذشته بود که کاظمی قمی با انتشار توییتی از جاری شدن آب از سمت افغانستان به چاه نیمه های سیستان در راستای معاهده ۱۳۵۱ در پی تعامل مستمر دیپلماتیک و بهره گیری از ظرفیت دیپلماسی عمومی خبر داد. این بار معاون سخنگوی امارت اسلامی در مصاحبه ای اظهارات کاظمی قمی را رد و عنوان کرد که این آب بنا به درخواست مردم این کشور رها شده و در خاک افغانستان در حال گردش است.

کاظمی قمی در حالی مدعی تعامل مستمر دیپلماتیک و بهره گیری از ظرفیت دیپلماسی عمومی بود، که انگار نسبت به حساسیت ریشه دار ملت افغانستان نسبت به مسئله آب بی اطلاع است. متاسفانه موضع گیری قبلی که منجر به قطع آب و تغییر عقیده طالبان به دلیل فشار افکار عمومی شد در رویه وی تغییری ایجاد نکرد.

سال ۱۴۰۱ حدود دو میلیارد متر مکعب آب به بهانه مشکل فنی دریچه‌های بند کمال‌خان به سمت گودزره منحرف شد و آبی وارد منطقه سیستان نشد.

کاظمی قمی در نشست خبری پس از پایان جلسه نمایندگان ویژه ایران، پاکستان، چین و روسیه در امور افغانستان، علی رغم عدم پذیرش اصلاح سامانه انحرافی بند کمال خان از جانب طرف افغان در آخرین جلسه کمیساران آب هیرمند (اسفند ۱۴۰۲) که با دستور کار اصلاح بند کمال‌خان در منطقه سیستان تشکیل شده بود، برای بار چندم ادعای اصلاح بند کمال‌خان را با جزئیات مطرح کرد تا نشان دهد که مانند دستگاه دیپلماسی، درک درستی از استراتژی افغانستان در قبال مسئله آب ندارد.

سفیر و نماینده ایران در افغانستان اصلاح دریچه های بند کمال‌خان و تسطیح و لایروبی اراضی پایین دست بند مذکور را دو اقدام اثر بخش عنوان کرد که باعث شده تا بخشی از حقابه هیرمند محقق شود، اما در زمینه ارتفاع بخشی به سازه دیواری که به سمت گودزره واقع شده، عنوان کرد که اقداماتی از مسیر خاکریز و کیسه‌های شن انجام دادند که سیلاب سنگین اخیر آنان را از بین برد!

او علی رغم این‌که به درستی سامانه انحرافی بند کمال خان را تشریح کرد، اما به این نکته توجه نداشت که پذیرش این‌ مسئله که توسط خاکریز و کیسه‌ شن امکان جلوگیری از انحراف آب در سامانه انحرافی بند کمال خان میسر باشد، عقلانی نیست.

همان طور که کاظمی قمی اذعان کرد؛ باید ارتفاع پایین سرریز در ساحل سمت چپ نسبت به تاج بند کمال خان باعث انحراف آب می شود، بنابراین باید یا ارتفاع رقومی سرریز اصلاح شود و یا اینکه از ساحل سمت چپ با ایجاد کانال مجددا آب را به مسیر اصلی رودخانه هیرمند هدایت کرد.

کاظمی قمی که ادعای رفع موانع رسیدن آب هیرمند به سیستان را مطرح کرده بود، با انتقاد کارشناسان هیدرولوژی مواجه شد، این بار ادعای خلاف واقع پیشین خود را با جمله ” از سال ۱۳۵۱ تا به امروز در مسیر رودخانه، کانال ها و سدهای متعددی ساخته شده که آخرین آن بند کمال خان بود” را اصلاح کرد؛ زیرا با وجود بند لشکری نمی توان چنین ادعای را مطرح کرد.

کاظمی قمی پیشتر در گفت و گو با پایگاه خبری ایراف عنوان کرده بود که با رایزنی ها و توافقات صورت گرفته ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب از حقابه هیرمند تامین شده است. وی همچنین در ادامه مدعی شده که در سال گذشته سه اقدام اصلاحی از سوی طالبان صورت گرفته که یک مورد آن ناکارآمد بوده و آب به سمت گودزره رفت.

این در حالیست که افغانستان در پر آب ترین سال آبی خود در نیم قرن گذشته که موجب سرریز شدن بند کجکی شد، فقط ۳۰۰ میلیون مترمکعب از حقابه ۸۲۰ میلیون مترمکعبی ایران از رودخانه هیرمند را تا کنون تامین‌کرده و حدود ۳ میلیارد متر مکعب را به شوره زار گودزره منحرف کرد. بعید به نطر می رسد که افغانستان تا پایان تابستان که فصل بارندگی نیست امکان تامین باقی مانده حقابه را داشته باشد.

اولین و آخرین بازدید هیات کمیسار ایران از حوضه آبریز هیرمند و ایستگاه سنجش آب دهراوود به مردادماه ۱۴۰۲ باز می گردد، از طرفی حسن کاظمی قمی کارشناس مسائل هیدرولوژی نیست، بنابراین سفیر ایران داده های هیدرولیکی خلاف واقع اصلاح بند کمال‌خان را از کجا آورده است؟ آیا با طرح ادعاهای کذب وزارت آب و انرژی بدون تایید دفتر رودخانه های مرزی وزارت نیرو از جانب نماینده و سفیر ایران در افغانستان مواجه هستیم؟

طرح ادعاهای خلاف واقع پیرامون اصلاح بند کمال‌خان و یا حذف موانع در مسیر رودخانه هیرمند از جانب سفیر ایران در افغانستان، راه های پیگیری حقوقی و سیاسی را مسدود و موجب تضییع منافع ملی می شود.

با توجه به این که وزارت نیرو به عنوان متولی مذاکرات حقوقی حقابه هیرمند در قالب کمیساریای آب هیرمند وظیفه اجرای طرح های آبی را دارد، بنابراین عدم توفیق مذاکرات حقوقی و یا بهره گیری صحیح از ظرفیت حوزه سیاسی و وزارت امور خارجه در زمان تکمیل شدن بند کمال خان، این شائبه را تقویت می‌کند که وزارت نیرو در میان این تعارض منافع، ترجیح می‌داده که طرح های آبی قابل توجهی که اکنون به واسطه عدم تامین حقابه هیرمند طی سه سال گذشته، تعریف شده را اجرا کند.

نظر به افشاگری های مدیرکل روابط عمومی راه آهن کشور در خصوص رویکرد کاظمی قمی در قبال کنسرسیوم ریلی افغانستان، آیا این تئوری به ذهن متبادر نمی شود که گل به خودی های کاظمی قمی در حوزه دیپلماسی رسانه و تحریک احساسات ملت افغانستان برای طولانی شدن تنش آبی سیستان رخ داده تا وزارت نیرو بتواند از سیستان بسان یک بیمار در حال موت بهره گیرد تا از این طریق احساسات نظام را برای تامین اعتبار کردن طرح های آبی تحریک کند؟

فرشید عابدی

مدیرمسئول