هر چند اجرای این پروژه های عظیم با عنوان ساماندهی بخش آب و خاک و محرومیت زدایی اجرایی شده و در زمان خود توجیه پذیر بوده است، اما برای مردم نتیجه مثبتی نداشته است. چه بسا پیمانکارانی که با استفاده از این پروژه ها سرمایه ای بدست آورده و یک شبه ره صد ساله را رفته اند.
آنچه در این پروژه ها مشترک است، تعریف و تامین منافع پیمانکاران است در حالیکه بهره ای برای مردم منطقه نداشته و این روند ناصواب متوقف نشده بلکه تکرار شده است.
مردم ما توجیه مدیران پروژه و پیمانکاران را باور کرده و بعضا با آب و تاب تکرار کرده اند و نهایتا با گذشت چندین سال نتیجه این خوش باوری، رفتن پیمانکاران با جیب پر و محرومیت ماندگار برای مردم ما است.
امروز یکبار دیگر عطش خشکسالی و بی آبی سیستان منجر به تعریف پروژه های چندین هزار میلیاردی شده است.
طرح آبهای ژرف یکی از این پروژه ها ست. قرار بود رودخانه آبی که از کوههای هندوکش سرچشمه میگرفت و در زیر زمین در جریان بود و از دل گسلها میگذرد در سیستان با احداث چاههای ژرف به روی زمین فوران کرده و مردم ما را سیراب کند تا جلوی هدر رفت آب شیرینی که در کف دریای عمان میجوشد، گرفته شود!!!
عطش سیری ناپذیر پیمانکاران در بهره مالی از این پروژه به ترکیب ماهرانه داستانی علمی و تخیلی منجر شد. پس از گذشت چندین سال آبهای ژرف سرابی است که وقت و بودجه را برای تامین آب پایدار سیستان هدر داد.
بیم آن میرود تعریف پروژه های چندین هزار میلیاردی تامین آب شمال استان با منافع مالی پیمانکار گره خورده و قدرت مالی و سیاسی پیمانکاران منجر به سنگ اندازی در مسیر ورود آب هیرمند به سمت سیستان گردد.
در چنین شرایط بحرانی، سکوت و عدم تحرک و پیگیری نمایندگان و مسئولین سیاسی استان نه تنها قابل توجیه نیست بلکه غیر عادی است.
با این دیدگاه تلاش نماینده در ثبت طرح های چندین هزار میلیاردی را نمی توان کارنامه موفق نماینده در تامین منافع مردم دید.
وقتی عدم تلاش نماینده در تامین حقابه هیرمند محرز است، اما بر تعریف پروژه های چند هزار میلیاردی تاکید و تلاش دارد، نمیتوان با خوش بینی به آن نگریست.
“امروز را دریاب که فردا دیر است”
حبیب اعلائی